Shine bright like a diamond

*حقیقتا این حجم از در مسیر بودن برای خودم لذت بخش و زیباست ، خواستم پست جدید بزارم، آخرین پست یادم نبود وقتی خوندم فکر کردم برای یک هفته، 10 روز قبله بعد دیدم یا مسیح از آخرین پستی که نوشتم حدود دوماه میگذره و اصلا این حجم از در راستای اهداف حرکت کردن رو برنمی‌تابم و ایمان میارم به قدرت ذهن و خواستن....
*حضوری شدن سراسر حسن بود جز امتحانات تشریحی تداخلیش اونم به اندازه نه 20 واحد نه 22واحد و نه حتی 24 واحد بلکه 25 واحد، اونم 25 واحدی که تقریبا همه اساتید ازم انتظار الف دارن:)
*در کل دانشکده معروف شدم عجیب، تا حدی که استاد هایی که باهاشون درس ندارم هم احتمالا آوازه ام رو شنیدن و استادهای خودی نه تنها موقع حضور و غیاب اسمی از من نمی برن بلکه به اسم کوچیک صدام میکنن و ایناست که بده چون هرکی سوال بلد نباشه جایگزین و داوطلب بعدیش منم، یکبار کل کلاس در سکوتی سهمگین استاد میگه مبهم تو هم؟ :/
* در راستای اهداف و یک جهت شدن تحصیلی :
_ ارشد 1402 دارم میام
_وکالت و قضاوت1401، 1402 دارم میام
_شش ترمه تموم شدن دارم میام
_دانشگاه تهران و شهید بهشتی دارم میام(اینو ذاتا مجبورم)
*به استاد میگم قبولی رو چطور میبینین میگه ارشد 100 درصد اما قضاوت وکالت رو هنوز نمیدونم، میگم استاد قطع امید یعنی؟ میگه نه بابا رتبه تک رقمیاش رو دارم میگم مرددم، من از چشمام یا ابالفضل فریاد میزد فقط :)
استاد فرمودن اگر ارشد تهران نیاوردین حتی اگر مجبور بودین این طرفا نیاین، نمیخوام چشمام بهتون بیفته‌:)
*در راستای اهداف و یک جهت شدن رو گفتم تحصیلی به این خاطر که در راستای ورزشی مفتخرم بگم که:پس از تلاش و کوشش چندین ماهه باید گفت حکم دان یک اینجانب تایید شده و مسابقات استانی رو در پیش دارم ❤️
*در آخر باید بگم دلم حقوق خصوصی، چشمانم حقوق خصوصی، دستانم حقوق خصوصی، زندگی و زندگانیم حقوق خصوصی و در این راه خواهم مرد در پایان در کنارش باید بگم اصول فقه قشنگم هم بالای سرما جایگاه دارند و دیگر هیچ...
*فکر نکنین پالس منفی ای نیست اتفاقا قوی تر از گذشته گزند عنودان بدگوهر آزارمان میدهد اما دیگر از پای نخواهیم افتاد تا زمانی که زنده ایم و تلاش خواهیم کرد برای هدف....





پ. ن1:چون هنوز به قطعیت نرسیدم و اساتید بزرگوار هرکدوم یک نظریه ارائه میدن، خواستم بپرسم برای اینجانب وکالت یا قضاوت؟ با ذکر دلیل

۱ نظر

بماند به یادگار از تاثیرات مخوف مثبت حضوری شدن دانشگاه

درست یا غلط، خوب یا بد، کم یا زیاد تهش که الان باشه رسیدم به جایی که میخوام شروع کنم نه از جوگیری، نه از تصمیم گیری، نه از ترس، نه از اجبار، فقط و فقط از فهم فهم ناقصی که هیچی نیست هیچی نداره اما بهم میگه باید شروع کنم، میگه کامل نیست اما باید کاملش کنم، هیچقوت این حجم از خواستن رو در خودم احساس نکرده بودم...

تا چشم کار میکنه نکته مثبتی نیست اما این در من میل به رشد رو افزایش میده...

وضعیت جالبی نیست، یک عده ای پشیمون و نادم، یک عده غرق گذشته، یک عده غرق قیاس خودشون و جایگاه نداشته شون با داشته های دوستاشون، یک عده ام اومدن که باشن، هیچوقت اینقدر تو جای اشتباه نبود ام  زجر دردناک و قشنگیه :) 

۶ نظر

1401 پلاس دانشگاه

ضمن تبریک سال یک هزار و چهارصد و یک شمسی، کلیه نکات، انتقادات و پیشنهادات و تذکرات شما را در باب اولین جلسه دانشگاه پذیرا هستم✌🏿

۲ نظر

خدایا بسه دیگه

در مکن ای صبح طلوع ترین حالت ممکنم

نتیجه مذاکرات با پدر مبنی بر ترک تحصیل موثر واقع نشد و از قرار معلوم فردا باید این امتحان که هفت خان رستم هم هفت خان تره رو از سر بگذرونم 💔

۳ نظر

تبریک، تبریک به من🖐🏿

اینجانب پس از سال ها ممارست و تلاش، سردرد های سینوسی خود را نه تنها درمان ننمود بلکه افتخار داشتن سردردهای میگرنی را کسب کرده و تجربه بی نظیر از میکس سردردهای سینوزیتی و میگرنی را پشت سر میگذارد و هیچ درمانی یافت نمی‌شود، روحش قرین رحمت الهی :) 

۴ نظر

مدنی تایم به توانn😐

یکی از دروس مهم حقوق مدنیه،که یکی از مهمترین و سخت‌ترین مدنی ها، مدنی 3 هستن بزرگوار، بعد شونصد جلسه سه ساعته تازه رسیدیم صفحه 13 جزوه و یک خروار اوراق بهادار دست نویس اضافه سازمان بر جزوه که تعداد صفحات دست نویسامون سوبله چوبله صفحات درس گرفته شده از جزوه است، رسیدیم به مبحث رضای طرفین و قصد این مبحث بزرگوار کمتر از یک صفحه است و یک جلسه 3 ساعت ما به این بزرگوار اختصاص داشته البته با در نظر نگرفتن ویس های تکمیلی بعد از این جلسه 3 ساعته، در آخر باید بگم تا اطلاع ثانوی اگر کسی رو با اسم رضا ببینم نه اینکه تیر خلاصی رو بزنم تو سرش ها نه ولی اول تک به تک انگشتاش رو قطع میکنم بعد دستاش رو بعد دو تا تیر به پاهاش بعد میزاریم از جراحات وارده چاقو و تقنگ بمیره، همین🖐🏿


پ. ن: اوراق بهادار واقعا بهادارن تا حدی که استاد از بچه ها خواسته اگه کسی جزوه دست نویسش کامله ارسال کنه تو گروه و همه نشنیده میگیرن، من نوشتم اما به علت نستعلیق بودن جزوه شایستگی لازم برای منتشر شدنش در گروه رو در اعضای گروه نمی بینم

۳ نظر

بماند به یادگار

گاهی باید از وهم و خیال واهی گذشت تا آن گوهر ناب اندیشه ات واقعی شود! :) 

کشتی ✌🏿

‏حسن یزدانی،برادر،
ما مسخره شما که نیستیم از صبح تا حالا منتظر کشتی شما بودیم بعد بیایی تو کمتر از سه دقیقه حریف رو ضربه کنی
این حق ما نیست😂
دزدیده شده از: @OfficialPersianTwitter


پ. ن1:از ده تا آزادکار، 8تاش شمالین، حالا باز بگین کشتی مازندران مرده😏
پ. ن2:آقای رسول خادم کجایی، اینا بلد نیستن درست درمون کوچ کنن، رحمان عموزاد و یونس رو الکی الکی بازنده کردن........

۰ نظر

آه مروارید اصل با بدل ها همنشین:)

حد اعلایی و با حداقل ها همنشین
آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین
از معمّا ماندن ات  چندی ست لذت می بری
ای سؤال مشکلِ با راه حل ها هم نشین
من به لطفِ دوستانت رفتم امّا سعی کن
بعدِ من کمتر شوی با این دغل ها همنشین
دل به مفهوم سیاهی کم کم عادت می کند
چشم وقتی می شود با مبتذل ها همنشین
گردن آویزی چنین را پاره کن، آزاد شو
آه مرواریدِ اصلِ با بدل ها همنشین
 کاظم بهمنی 
۰ نظر

ولادت time

به وقت کما زدگی یک سال پیرتر شدن شاید هم یکسال جوان تر شدنم، حس غریبی دارم از یکسری اتفاقات خوشحال و از یکسری هم ناراحت، آدم تا وقتی از یک دوره ای عبور نکنه نمیدونه باید بگه فراز زندگیش بوده یا نشیب، تو این نقطه ای که وایستادم دقیقا فراز یکسال گذشته است و احتمال 99 درصد نشیب یکسال آینده، باگ بزرگ شهریوری بودن اینه که اینقدر آدم های کمال طلبی هستن که عدم رضایتمندی جاری میشه تو زندگی شون و اتفاقات خوب کوچیک یا بزرگ یا کوچکترین مغایرت و مخالفتی با خواست اونها میشه یک شمشیر وسط قلب و روح و روان و ذهنشون، دارم سعی می کنم کنار اومدن رو یاد بگیرم و صد البته کمتر لج کردن رو ولی برای آدمی که سراسر زندگیش با کمال طلب بودن عجین شده یک چالش سمی و سخته، چقدر دلم گرفته از آدم هایی مهم زندگیم و چقدر تنها دلخوشی من همین آدم ها هستن، شاکرم که یکسال دیگه این تعداد انگشت شمار رو کنار خودم داشتم، امیدوارم تولد سال آینده ام این آدم راکد و دست و پا بسته ای نباشم که الان هستم، نمیدونم چرا پستم دپ شد اینقدر که غم به دلم سریز شده این روزا و یهو این مدلی میشه که نباید و کسی هم نیست که باهاش حرف بزنی ....... 



پ.ن1: همسایه طبقه بالا رو دیدم رفتم تذکر بدم، فکر کرده بچه سالم، هی می‌خندید ، خب یک درصد رو بی بی فیس بودن آدما هم حساب کنین 😭

پ. ن2:یادم رفت چی میخواستم بگم :/

پ. ن 3:با توجه به حجم اجتماعی بودنم ازم پرسیدن چندتا از دوستات برات استوری گذاشتن، خیلی زشته اگه بگم هیچی؟ :)، خیلی از بچه ها تبریک گفتن اما استوری و اینا نه، فقط امشب رفیق جان گذاشت و خوبه که هست ( میدونی این مسئله استوری گذاشتن یا نذاشتن نباید دغدغه باشه برام اما میخوام بگم روزگار غریبی‌ست نگارا)

پ. ن4: می‌فرمایند :«وَ لاتُعَنِّنی بِطَلَبِ مالَمْ تُقَدِّرْ لی فیهِ رِزْقاً.»‌ 

پ. ن5: و من چقدر پیر پ. ن4 شدم و چقدر آشفته ام برای رهایی از اون...... 

پ. ن6:تولدتونه عقده ای بازی در نیارین ویدئو کادوی باز شدتون رو که مثلا دوباره دارین سوپرایز میشین و جلوی دوربین اولین باره که دارین می بینینش رو پست نکنین واقعا اینو برنمی‌تابم چون نه به من ربطی داره که تو آیفون کادو گرفتی نه میتونم باور کنم که تو رو نبردن و برات آیفون خریده باشن

پ. ن7: پیرو در و گهر های ریخته شده در پ. ن قبل عارضم خدمتتون  که البته نمیدونم شایدم کار درستی باشه آدم کادوش رو پست و استوری کنه (رد دادم😑) 

پ. ن8:اصلا کادو و آن باکسینگ رو کامل پست  و استوری کن ولی دیگه وجدا هم تو واتس اپ و هم تو اینستا نزارین من خودم قول میدم هرکسی رو دیدم بگم شما چی کادو گرفتین، البته این استوری گذاشتن میتونه نشانه تشکر باشه یا اینکه شخص کادو دهنده این حرکت رو دوست داره اون موقع داستان فرق داره 

پ. ن آخر :من دیگه پیر شده این وبلاگم و حداقل 2،3،8 دوره سوال آزاد مناسبتی گذاشتم و واقعا دیگه فکر نکنم سوالی برای کسی مونده باشه اما اگر سوالی دارین بفرمایید :

پ. ن خیلی آخر :یک پست شاد هم از میلاد با سعادتم میزارم(آی سد ان شاء الله)، عنوان رو هم انصافا خلاقانه و نوآور پسند انتخاب کردم، راضی باشین

۲ نظر
او کیست؟؟
یک نفر که از خودش رفته!


پ. ن: داره قوی تر از قبل برمیگرده