اندر مصیبت های یک بیست و خوردی واحدی

از دیروز یک موج عجیبی از سوالات درسی و درخواست جزوه راه افتاده تا حدی که من از فرط کلافگی حدودا ساعت 13،14 آنلاین شدم و به محض اتصال گوشی به اینترنت از سیل پیام ها گوشیم هنگ کرد، 20 درصد داستان اینجاست که من نماینده بودم و بچه ها در حال التماس دعا گفتن برای صحبت با استاد، 80 درصد دیگه درخواست جزوه، سوال درسی و توضیحات.......
وارد کلاس که شدم ردیف بغلی کلا پرینت جزوه من رو داشتن همه، یعنی شما یک دستخط ریز، سوزنی و مینیاتوری ولی مرتب رو در نظر بگیرین که جزوه بسه، همینقدر محال:/
امتحانات تداخلی در پیش رو داریم یک گروه کوچک واحد بالا داریم 3روزه نشستن دارن میخونن، به من میرسن میگن تو بلدی، جدا جدا میان از من سوال میپرسن، پیام با غرهای فراوان که سخته من تا میام حرف بزنم در راستای نخوندن میگن تو نخونی هم بلدی، این در حالیه که من معتقدم زمان زیاد داریم و تازه فردا میخوام درس رو شروع کنم، به دقیقه 90 ای بودن من کی میخوان ایمان بیارن نمیدونم، امتحان تداخلی قبلی رو دو روز خوندن و من کسی بودم که 6صبح شروع کردم، اخرش اگرم استاد بخواد ارفاقی های منو لحاظ کنه حداقل باید بهم نمره 27 بده😅
یک روایتی از دوستان حسد ورز نوشتم دیدم واقعا ارزش‌ گفتن نداره فقط همین بس که نفسم قطع شه اونم به تعصب من نفس نمیکشه
خلاصه که روزگار غریبی‌ست نازنین، شونصد امتحان در چهار روز، تداخلی، فضایی،عجیب ولی به قول بزرگی Don't care

۲ نظر
لوک خوش شانس
۱۰ تیر ۱۴:۲۳

سلام ترم چندمی؟ 

پاسخ :

سلام
#مرتبط به نمرات ترم فعلی 
خاردار جذاب
۱۰ تیر ۲۲:۱۶

بیاین ادکلن بخرین

خوشبو مشروط بشین 😁

پاسخ :

:) 
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
او کیست؟؟
یک نفر که از خودش رفته!


پ. ن: داره قوی تر از قبل برمیگرده