بماند به یادگار از تاثیرات مخوف مثبت حضوری شدن دانشگاه

درست یا غلط، خوب یا بد، کم یا زیاد تهش که الان باشه رسیدم به جایی که میخوام شروع کنم نه از جوگیری، نه از تصمیم گیری، نه از ترس، نه از اجبار، فقط و فقط از فهم فهم ناقصی که هیچی نیست هیچی نداره اما بهم میگه باید شروع کنم، میگه کامل نیست اما باید کاملش کنم، هیچقوت این حجم از خواستن رو در خودم احساس نکرده بودم...

تا چشم کار میکنه نکته مثبتی نیست اما این در من میل به رشد رو افزایش میده...

وضعیت جالبی نیست، یک عده ای پشیمون و نادم، یک عده غرق گذشته، یک عده غرق قیاس خودشون و جایگاه نداشته شون با داشته های دوستاشون، یک عده ام اومدن که باشن، هیچوقت اینقدر تو جای اشتباه نبود ام  زجر دردناک و قشنگیه :) 

۶ نظر
بنفش 💜
۲۵ فروردين ۱۱:۱۳

می‌دونم موفق میشی... 💜

پاسخ :

وای من چقدر خوشحال شدم از اینکه این کامنت توعه، عزیزمی❤️
بنفش 💜
۰۳ ارديبهشت ۰۵:۴۰

😘💜

‌‌.

پس میخواستی کامنت کی باشه 😒😒

 

 

پاسخ :

😍😍
تو، تو، فقط تو
علیــ ـرضا
۰۵ ارديبهشت ۱۲:۵۶

میدونم خوشحال تر میشی 😁

کامنت دوم من باشم یو هاهاها 

😄😄 

با آرزوی موفقیت برات 

پاسخ :

سلام
خوش برگشتین به بیان 
ممنون
علی ...
۳۱ ارديبهشت ۱۰:۵۸

این سردرگمی‌ها قشنگن...، نبودن، زندگی معنا نداشت...

پاسخ :

و زیباتر از سردرگمی رسالت و استوارتر بودن هنگام خروج از این سردرگمی هاست 
اقای ‌ میم
۱۷ خرداد ۱۹:۲۶

تا حالا از شما پست مثبت ندیده بودم همیشه سرگردان بودید ولی الان

پاسخ :

همیشه آغازی وجود خواهد داشت، هرچند دیر، هرچند در تاریکی مطلق 
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
او کیست؟؟
یک نفر که از خودش رفته!


پ. ن: داره قوی تر از قبل برمیگرده