*پیش مقدمه ای برای بیان اتفاق اصلی :یکی از دروس رشته حقوق، مدنی هست که تحت عنوان 8 تا مدنی باید خونده بشه و مدنی شدیدا درس مورد علاقه اینجانب می باشد ، مدنی 5 مباحث مربوط به حقوق خانواده و در صدر اون ازدواج و طلاق و متعلقات اینهاست، حین پاس کردن این درس از بخت بد با استادی کلاس گرفتیم که در تمام طول تدریس به هیچ دانشجویی نمره 20 نداده و گفت اگر علامه دهر باشین نهایتا 19 و بماند که برای امتحان پایان ترم پیشنهاد پرونده داد و تنها کسی که قبول کرد من بودم و قسم خورد اگر نمره نگیرم منو میندازه (متاسفانه استاد اهل بلوفی نبود و افراد زیادی رو انداخته) و من به طرز عجیبی شروع کردم به خوندن این درس و کل کتاب 400_500 صفحه ای که توسط استاد معرفی شد رو چندین بار خوندم، اونقدر که ممکنه نبود سوالی بده و جواب ندم، دست برقضا یکی از سوالات پرونده حقوقی بود که من حتی اون سوال رو هم درست جواب دادم و ایشون نمره 18 دادن و با رایزنی های فراوان قبول کردن به تغییر نمره به 19.
*امشب برحسب اتفاق و ناخواسته پرونده ای رو شنیدم مرتبط با مدنی 5(ازدواج و طلاق و خانواده )، بحثی بین یک فوق لیسانس و یک لیسانس تمام و نتیجه گیری حاصله رو شنیدم و باتوجه به روحیات مشهود اینجانب و به دنبال درگیری و چالش بودن این من مبهم(به خصوص وقتی مطمئن بودم که به این مبحث مسلطم) ، بعد از پایان تماس راه حل خودم رو ارائه دادم و خب بعد از توضیحات لازم پرونده ای که امید پیروزی 20 درصد بود با راه حل جدید احتمال 90 درصد به نتیجه مطلوب میرسن و با برقراری تماس مجدد قرار بر اقدام از راه حل اینجانب شد.
✨یعنی به نوعی عارضم به خدمتتون که این کاربر اولین پرونده حقوقی عمرش رو امروز به طور 100 مستقل با یک راهکار ویژه حل کرد.
پ. ن: در حالی که فردا کنفرانس تفسیر آیات قرآن دارم و هیچ مطلبی آماده نیست، گلاب معتقده کنفرانس باید با جوک و یک داستان فان شروع بشه:/