روزی که یاد بگیرم مثل بچه ادم کارهام رو نندازم تو وقت های اضافه، اون روز عید منه!
روزی که یاد بگیرم مثل بچه ادم کارهام رو نندازم تو وقت های اضافه، اون روز عید منه!
یادم میاد یه زمانی دهه شصتیا از نسل سوخته بودن میگفتن، حالا ما ها شدیم نسل خاکستر شده ، حاضرم دهه شصتی می بودم اما سالهای جوونیم و آینده زندگیم اینقدر تاریک نبود، بنویسین ما نسلی بودیم که پرتوقع نشد ولی همون توقع ساده اش هم هرچی بیشتر میگذره پرتوقعی محسوب میشه، بنویسین ما نسلی بودیم که سال بعد که نه حتی از آینده مون تو ماه بعد خبر نداریم، بنویسین ماها تو جوونی مون رسیدیم به میانسالی، دل من و هم نسلای من خیلی وقته رسیده به بحران 40 سالگی، نمیگیم دهه 60 همه چی خوب بود ولی ثبات داشت، دهه 60 با تموم نقاط سیاهش برگ برنده اش دل خوش بود، فقیر بودن، غنی بودن، هرچی بودن دلشون خوش بود، چیزی که من و هم نسلای من ندارن......
بیشتر از هرچی آرزو داشتم جوونیم تو دهه 70 رقم میخورد، به طرز عجیبی آدم همون زمونه ام :)
گوش کردن این آهنگ هم پیشنهاد میشه :)
حقیقتا داستان اینکه در برخورد اول همه فکر میکنن پسرم به کنار، اینکه دارن در مورد سربازی حرف میزنن واقعا رو مغز منه
و بعد از چندین سال اینقدر صریح نقطه سر خط گذاشتن بدون کوچکترین نتیجه ای عجیب دردناکه شاید هنوز آدم اومدن سرخط نیستم، شاید هنوز دلم مونده اول خط، اشتباه کردم اما باید این دوره رو میگذروندم، میدونم راه رو درست نیومدم اما اگر راه رو غلط نمیرفتم قدر راه درست رو هم نمیدونستم، راه هموار نیست، جاده ای که زدم به دلش نه تنها بعد از این همه مکافات آسفالت نشده، بلکه علاوه بر سربالایی و خاکی و نفس گیر بودنش انواع خس و خاشاک رو داره که با یک قدم اشتباه یا پرت میشم پایین و میفتم تو دره یا آسیبی میبنیم که جبران ناپذیره و فتح قله یا رسیدن به راه هموار رو ناممکن میکنه، سخته خیلی خیلی سخت اما باید تمام توانم رو به کار بگیرم، باید قوی ترین بشم...
* فکر میکنم واقعا تنها کسی که بتونه مشابه کار های منو انجام بده عمیقا باید مجنون باشه!
در حالی که کمتر از 2ساعت دیگه آزمون دارم و حتی نمیشه گفت نصف کتاب رو خوندم ، نشستم دارم آرای الکترال رو چک میکنم که ببینم بالاخره بایدن رئیس جمهور میشه یا ترامپ در حالی که از لحاظ روحی نیاز دارم برگردم به دورانی که اعلام کنن که اوباما به ریاست رسیده!
1.مقدار زیادی لجباز
2.قدرت یادگیری بالا و قدرت اضطرابی بالاتر از آن که خنثی کننده همند
3.فوق تخصص در انجام کارها در دقیقه 90و وقت های اضافه
4.گرفتار در باتلاق زندگی و در تلاش برای نجات خویش
اگر دوتا گزینه پزشکی و وکالت_قضاوت داشته باشین که یکی آرزوی بچگی تونه و یکی بال و پر نوجوونی تون، انتخاب شما کدومه؟ و دلیلتون برای این انتخاب چیه؟