باید از اینجا رفت،(مقصود از کلمه اینجا،در این جمله، زمان حال است!)
باید از اینجا رفت،(مقصود از کلمه اینجا،در این جمله، زمان حال است!)
نمیدونم چرا همیشه رفتار های آنرمالانه از خودم بروز میدم....
آدم آرومی هستم و تو رفتار کردن مراعات میکنم اما امان از اون موقعی که لج کنم:/
الان دقیقا لج کردم خیلی خیلی هم لج کردم، اینقدر که نمیدونم باید چیکار کنم!
رسیدم به اون نقطه ای که میدونم الان برنده نیستم اما رفتم برای حریف کُری خوندم:/
باید با این شدت انرژی منفی کم بیارم اما لج کردم و پرانرژی فعالیت میکنم ....
میخوان منو راضی کنن در واقع منصرف کنن و بهم بگن بابا جان شما از خر شیطون پیاده شو من خودم برات اسب فرشته ها رو میخرم اما کو گوش شنوا، نمیتونن :)))))
مقاومت کن به خاطر خودت، به خاطر آینده، به خاطر دخترک :)
امیدوارم کم نیارم و سرم به سنگ نخوره که اگه زمین بخورم جاده آسفالت و کمربندی و کامیون رو هست و در صورت بی احتیاطی پودر خواهم شد :)
یکی و پیدا کنین جوری که شمالیها "درخت پرتقال"حیاطشون و دوست دارن و روش حساس ان،دوستتون داشته باشه و روتون حساس باشه(@kafiha)
چند دقیقه است اصلا زبانم قاصره از این توضیح فوق العاده، شمالی ها میدونن داستان چیه و ایندداره چی میگه و کاملا درک میکنن
امسال با رفیق جان دوتایی قرآن خوندیم 😍😍
اولین بار بود که قرآن ختم میدم و آخرین آیه رو هم الان تموم کردم
سخت بود، خیلی سخت اما ارزشش رو داشت
روزایی بود که وقتی فکر میکردم جزء روز رو نخوندم و تایم هم ندارم گریه ام میگرفت
خوب، بد، سخت، آسون اما تموم شد
یک تکلیف بود به گردنم
تموم شد تو زمان درست
عمیقا خوشحالم❤️
(نه بحث ریا و این حرفاست و نه هیچ چیز دیگه ای، فقط حس خوب بود که شروعش رو اینجا نوشته بودم و پایانش با این لبخند از ته دل اینجا بماند به یادگار)
تبلت بازی میکردن و هی سر وصدا میکردن بهشون گفتم چندتا آیه مونده یک کوچولو ساکت هستین تا تموم کنم؟؟ بماند که با هم حدس زدن که آیه چندم رو خونده ام و هی میپرسین چقدر خوندی؟؟ یعنی تا الان چندتا خوندی؟؟ یعنی همه رو خوندی؟ همون طور با تبلت بازی میکرد میگه تو چقدر مسلمونی، نمیدونستم، بهش گفتم یعنی بقیه نماز نمیخونن؟ میگه نا اینان اصا نخوندنه(نه اینا اصلا نمیخونن) گفتم به نظرت نماز بخونم یا قرآن میگه نه نماز بخون دیر بشه خوب نیست بعد با خودش فکر میکنه میگه نه نه قرآن بخون اون ثواب داره 😅😍(مثلا قرار بود کسی قرآن خوندن رو نفهمه قشنگ رسوای عالم شدم اونم وجدانا فقط من مقصرش نبودم 😑😑)
عیدتون خیلی مبارک
یک سوال هایی آتیشت میزنه اما تو باید محکم باشی،کجایی الان رفیق جان، داری چیکار میکنی؟ کجایی بیای که من بیام غرغر کنم و تو هم دعوام کنی بعد نصیحت کنی و بگی قوی باش مب؟اصلا میدونی من خب اون دعوا کردن هاتو خیلی دوست دارم، مب گفتن هات رو دوست دارم، نمیخوام گفتن هات رو دوست دارم، اصلا میدونی حتی اون استیکر زشتوی بچه که میفرستی و من دلم میخواد بالا بیارم رو هم اگه تو بفرستی دوست دارم، دارم میگم تو فقط باش ،چون اگه نباشی اصلا نمیگذره ❤️
دوچرخه رو گذاشتم یک گوشه و تو تاریکی کوچه نشستم ومشغول خوندن باقی مونده سوره شدم، یهو دیدم صدا میاد آقای همسایه بود، مامان و خانم همسایه هم خیلی دور بودن و چادر منم مونده بود دست مامان ،در حالی که شدیدا معذب بودم سلام کردم، چون تو سایه نشسته بودم از سمت راست کسی منو نمیدید، همون موقع یکی از برادران معتاد از محل استعمال تشریف آوردن، من پوکر ترین قیافه عمرم بودم، منو ندیدن بعد به آقای همسایه میگه موتورا برای کیه، همچنان من😐😐، همسایه میگه برای بچه هاست دارن بازی میکنن، طرف برگشته میگه عین (ساقی محترموشون) رو ندیدی، یعنی شما تصور کنین متاع چه کیفیتی داشته که طرف تازه از استعمال برگشته اما دنبال ساقی میگرده ، تا به حال در سراسر عمرم معتاد در جست و جو ساقی ندیده بودم:/