گاهی مقصر مذهبی هایند...

اصلا نمی دونم چی شد که بحث‌مون مذهبی شد...
بهش گفتم: نماز میخونی!؟
به مادرش نگاه کرد...
گفتم: به من نگاه کن و  فکر‌کن مامانت نیست...
اروم گفت: نه!
مادرش واکنش نشون داد و وارد بحث شد!
خطاب به مادرش گفتم شما نماز میخونی!؟
گفت آره ...
گفتم چرا..
گفت چون اروم میشم و ...
(پشیمونم که چرا نگفتم خوب اگر یک نفر اروم نشه چی!؟نباید نماز بخونه!؟این دلیل قانع کننده است!؟)
بحثمون شدیدتر شد...
گفتم قبول داری مسلمونی !؟
گفت اره...
گفتم من کافرم،متقاعدم کن که خدا هست!؟
گفت نمی تونم چون اعتقاداتم قوی نیست...
گفتم ولی وظیفه داشتی که بدونی و برای بچه ات توضیح بدی 
گفت مدرسه توضیح میدن!
بعد به دخترش گفت مگه نه ؟!
گفتم تو بهش چی یاد دادی !؟
گفت من وقت نداشتم 
گفتم از یک سالگی تا نه سالگی وقت داشتی مطالعه کنی و براش توضیح بدی ، چیکار کردی براش؟!
سرش و انداخت پایین و گفت هیچی...
گفتم پس من الان بهش حق میدم که  نماز نخونه ، حتی از نظر من این شال رو سرشم اضافه است چون کسی بهش توضیحی نداده، هیچکسی حرف نمیزد،همه ساکت...
بهش گفتم تو دیدی من تا به حال  در مورد ظاهرت حرفی بزنم ؟!
گفت نه...
مشغول حرف زدن بودیم که یک نفر گفت: آره ،پس باید چادری بشه!
با جدیت گفتم: کجای قرآن از چادر گذاشتم حرفی زده!؟ تو قران گفته جلباب نگفته چادر،بدون چادر هم میشه با حجاب بود ، خیلی از مانتویی ها از خیلی از چادری ها با حجاب ترن...
((یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا ﴿سوره احزاب-آیه۵۹﴾ 
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوشش‌های خود را بر خود فروتر گیرند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزنده مهربان است))
موقع رفتن نمی دونم به خاطر تاثیر حرف های من بود یا به احترام حرف های من ولی نه موهاش رو ریخت بیرون و نه آرایش کرد..
مادرش فکر نمی کرد دخترش بشینه و چند ساعت با من حرف بزنه...
کاش یاد بگیرم به جای گفتن این که تو بی حجابی بگیم چرا مخالف حجابی!؟ 
شاید اگر من هم بهش میگفتم تو بی حجابی ، تو گناه میکنی و... به حرف های من گوش نمی داد و به هیچ وجه راضی نمی شد با من بحث کنه...
پای حرفاشون بشینیم و شاید دلایل قانع کننده ای داشته باشن...
شاید اگر ما هم یک نفر بهمون می گفت باید حتما باید حجاب کامل داشته باشی ، باید نماز بخونی و....هیچ وقت این کارها رو انجام نمی دادیم‌‌‌‌...
من اگر چادر میزارم ،انتخاب خودم بوده،کسی وادارم نکرده،خودم انتخابش کردم ، شاید اگر خانواده من رو وادار می کرد به چادر پوشیدن هیچوقت این نوع پوشش رو انتخاب نمی کردم....
یاد بگیرم همیشه نیاز نیست انتقاد کنیم و ایراد بگیرم ، تو همه‌ی آیه ها قبل از نهی از منکر گفته شده امر به معروف ،شما امر به معروف رو با شیوه‌ی درست و دور از تعصب و تحمیل انجام بده،اگر جواب نداد برو سراغ گزینه نهی از منکر....
((1.« وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر ... » باید از میان شما ،جمعی دعوت به نیکی ، و امر به معروف ونهی از منکر کنند!...{سوره آل عمران - آیه104}
2. «... یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ ... »  آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز می دارد ؛اشیاء پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد،...{سوره اعراف-آیه157}
3. « ... اْلآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ »آمران به معروف ، نهی کنندگان از منکر، وحافظان حدود (و مرزهای ) الهی ،(مؤمنان حقیقی اند)؛ و بشارت ده به( اینچنین) مؤمنان!{سوره توبه-آیه112}))
چند درصد از این بی حجابی ها تقصیر یک عده باحجابه که هنوز فلسفه حجاب رو درست درک نکردن...
چند درصد از این تذکرهایی که به نتیجه نمیرسه ،شاید با لحن و کلام درست انجام نشده....
یک درصد احتمال بدین که این بچه ها شاید راه درست رو پیدا نکردن  و به کسی که راه درست رو پیدا نکرده باید راه رو نشون داد نه اینکه چه مواخذه‌اش کنی که چرا هنوز راه درست رو پیدا نکردی...
حرف هایی که فقط برای مذهبی ها خوشایند باشه رو همه بلدن بزنن، هر وقت تونستین حرفی بزنین که هم برای مذهبی ها خوشایند بود و هم برای غیر مذهبی ها اونوقت میتونیم ادعا کنیم که راه رو درست رفتیم...

گاهی مقصر مذهبی هایند
تجدید آرا دائما بد نیست
پیش از تمام نهی منکر ها
امر به معروف هم کمی بد نیست
۲۶ نظر
حـ . آرمان (استاد بزرگ)
۳۱ ارديبهشت ۰۰:۴۸
نمیدونم لحن واقعا تند بود یا من با لحن تند خوندم ...
اما خوب بود و جالب و دقیق ...

به قول یه بزرگی 
اسلام به ذات خود ندارد عیبی       هر عیب که هست از مسلمانی ماست

پاسخ :

من گفتم تندو سریع حرف میزنم اما نگفتم لحن تندی دارم:)
نه من کلا لحن تند ندارم، به خصوص موقع بحث کردن...
سپاس:)
‌.
شاعر رو نمی شناسم اما اگر اشکالی نداره به شعر جواب میدم :)
من نیز بگویم که ز اسلام نباشد عیبی
اما نتوان گفت که عیب از مسلمانی ماست
بر کوی و سرای یک مسلمان هم نیست 
اسلام و مسلمان که به یک سجده نبود
کاندر همه اعمال ،مسلمان تو بیاب

لاله :)
۳۱ ارديبهشت ۰۰:۵۵
افرین دخترم 
ولی تو نبودی هی منو زور میکردی قران بخون قران بخون!
چرا قبلش از فواید نگفتی من اول قبول کنم بعد بخونم😂💙❤

پاسخ :

سپاس ،سپاس:)
اجبار!؟من!؟ من فقط گفتم می خوام قرآن بخونم،میخونی!؟عایا این اجباره!؟
فواید چی!؟🤔🤔
لاله :)
۳۱ ارديبهشت ۰۱:۱۳

اره دیگه اجباره مگه دلم میومد بگم نه!
فواید قران خوندن دیگه:)

پاسخ :

:)))))))❤️❤️
گفتم دیگه ارامش، آرامش ،ارامش
لاله :)
۳۱ ارديبهشت ۰۱:۲۲
ولی من بخاطر تو میخوندم ارامشم کسب نشد...
الان یکم یاسین خوندن میچسبه:)

پاسخ :

هیچ آرامشی !؟
منم یکبار گفتم یاسین بخون ،یادته!؟
bright future
۳۱ ارديبهشت ۰۱:۲۷
به نظرم از دو زاویه میشه به این مطلب نگاه کرد:
از راویه ای که شما نگاه کردی، نه تنها حق با شماست بلکه اکثر مذهبی ها اینگونه اند(یعنی دین از نظر عقل برایشان ثابت نشده و تقلیدشان از روی احساسه)
از زاویه دیگه اینه که اون دختر هم وظیفه داشته در مورد دینش تحقیق کنه(نه اینکه از بی حجابها تقلید احساسی کنه)

پاسخ :

یکبار به یک نفر گفتم نمی خوام اعمالم من باب تقلید باشب،میخوام خدا رو بشناسم،گفت برو رساله بیار ، بعد صفحه اول رساله بلند خوند، خلاصه بخوام بگم نوشته بود در اصول دین تقلید نداریم! و من اصلا نمیدونستم‌‌‌....
ای کاش حداقل به این اصل که اصول دین تقلید ناپذیره ایمان بیارم‌..
‌.
ببینین همه چیز به صرف جست و جو کردن نیست...
بزارید مثال بزنم،یک موقعی هست من امام رضا (ع) رو نمی شناسم و تا به حال مشهد هم نرفتم، آوازه ضامن بودن و داستان آهو رو میشنوم و تحقیق میکنم راجع بهشون و کلی در مورد حرم شون و حس خوب زیارت بارگاه شون میشنوم ،آیا من تا حرم‌شون رو نبینم میتونم واقعا این حال خوب رو درک کنم!؟مطمئنا نه...
وقتی ایشون تحقیق میکنه اما بارگاه مذکور رو نمیبینه نمیتونه این حس خوب رو تجربه کنه..‌.
بله باید تحقیق کنه اما باید یک چیزی ببینه از دین که به تحقیق کردن ترغیب بشه یا نه...
من حرفم اینه‌ که الان دیگه دوره در خفا زندگی کردن نیست...
باید از زیبایی های دین حرف زد
.
بابت تاخیر در تایید کامنت شرمنده
لاله :)
۳۱ ارديبهشت ۰۱:۴۱
نه دیگه !
آره...

پاسخ :

:(
:)))
حامد سپهر
۳۱ ارديبهشت ۰۸:۴۳
خیلیهامون شناگرهای خوبی هستیم ولی نمیتونیم به کسی شنا یاد بدیم
نمیخوام در مورد حجاب بحث کنم چون نظر من متفاوته ولی از دینی که فقط به ما ارث رسیده و هیچ تحقیقی درباره ش نکردیم دیندارهایی مثل ما میاد بیرون

پاسخ :

این یعنی با کوچک ترین مشکلی باید شاهد غرق شدن‌شون باشیم و افسوس بخوریم....
خود من هم کافیه یک مقدار عمق دریا هامون عمیق تر بشه،اونوقت متوجه میشیم که  ما هم شنا  بلد نیستیم...
نمی دونم شما با چادر مخالفین یا موافق اما من به هیچ وجه در مورد حجاب کسی نظر نمیدم، حتی تقریبا هیچ کدوم از  دوستای من چادری نیستن  و دلیل دوستیشون هم اینه که عقایدم رو تحمیل نمی کنم...
من خودم بتونم حجابم رو حفظ کنم جهاد کردم...
ای کاش موقع به ارث رسیدن این دین ،حداقل یک نفر برامون توضیح میداد‌ که بفهمیم ماجرا از چه قراره...

دچارِ فیش‌نگار
۳۱ ارديبهشت ۰۹:۵۹
عخی :) چه حاج خانوم مهربونی
چقدر خوب آدم رو هدایت میکنی شما :)

#آفرین

پاسخ :

حاج خانوم!؟قسمت نشده برم حج:)
این چه حرفیه،من در جایگاه هدایت کردن آدم ها نیستم ، فقط یک بحث ساده بود...

متشکر،شما لطف دارین:)
ابوصامد رضوان
۳۱ ارديبهشت ۱۱:۲۹
من هم یه روزی نماز نمی خوندم یعنی تا سوم راهنمایی

ولی از وقتی که تصمیم گرفتم تحقیق کنم و دینمو خودم انتخاب کنم

واقعا ایمان اوردم

اینکه خانواده مقصر باشه درسته ولی خود فرد هم باید تحقیق کنه

کوتاهی خانواده در امر تربیت باعث نمی شه که ادم برای تربیت خودش کاری نکنه

پاسخ :

من تا یک جایی از روی تقلید نماز خوندم،یک مدت کوتاه چند ماهه نماز نمی خوندم،الان به گمونم خدا رو پیدا کردم و مجددا نماز میخونم‌‌...
چی شد که تصمیم گرفتیم تحقیق کنین!؟
ان‌شاء الله همیشه مومن باشین:)
خود فرد باید احساس نیاز داشته باشه یا نه!؟
شما این احساس نیاز رو درک کردین و بهش بها دادین یک نفر که در جریان نیست باید تا آخر عمر تو گمراهی بمونه !؟شما موظف نیستیم یک راهنمایی‌ بکنین!؟
اصلا چه چیزی شما رو برای این تحقیقات ترغیب کرد!؟

ابوصامد رضوان
۳۱ ارديبهشت ۱۷:۱۹
بله 
حالا که فک می کنم حرف شما درسته

پسر عمم طلبه است یه جا سخنرانی می کرد که باید برای بدست اوردن دین و خیلی مسائل سیاسی و ... تحقیق کرد

ولی اگه کسی برایش سوال پیش بیاد که چرا باید نماز بخونه و چرا باید برای مثال حجاب داشته باشه

و خودش هیچ کاری برایش نکنه خودش مقصر نیست؟؟؟

شاید خانواده سواد کافی نداشته باشند

حالا یه انسانی بخواد از راه هوس مسیرشو انتخاب کنه هیچ قت بدنبال تحقیق معارف نمی ره و کلی دلیل برای عدم اثباتش می سازه 

به قول دکتر شریعتی پدر و مادر ما متهمیم 
ولی من می خوام بگم همش پدر و مادر متهم نیستن  و مثال نقص بسیار زیاده
به نظرم جامعه بیشتر نقش تربیتی داره تا خانواده

پاسخ :

:)
.
پس یک نیروی محرکه ای وجود داشته....
اگر پسرعمه‌تون حرفی نمیزدن یعنی شما همچنان نماز نمی خوندین!؟
.
اگر سوال پیش بیاد بله موظفه،اما بحث من اینه که اگر سوال پیش نیاد چی!؟باید تا آخر عمر تو گمراهی بمونه!؟
.
اما نمیشه نادیده گرفت جهت دهی خانواده رو ، خیلی از تربیت های ابتدایی ما در خانواده راحت تر شکل می پذیرن...
.
بله، حق باشماست و متاسفانه این روزها این هوا و هوس ها زیاد شدن 
همین فضای مجازی...
دارم میگم واقعا نمیشه مذهبی ها فعالیت هاشون رو گسترده تر کنن!؟
.
نه،نه،همیشه پدر و مادر متهم نیستن،اما گاهی به دین بها بدن هم بد نیست..‌
اگر به نقش تربیتی جامعه بود من هم الان باید چادرم رو از سرم برمیداشتم....
من روز اولی که رفتم مدرسه چون چادر سرم بود هیچکس با من حرف نمیزد!
جامعه از نظر شما فقط بعد مذهبی داره!؟
خودتون یا بنده فهمیدیم از جامعه چی میخواییم اما فهموندن اینکه مثلا پوشیدن شلوار قد نود درست نیست حتی اگر عرف پذیرفته باشه به یک نوجوان 15 ساله کار اسونی نیست،چون جامعه اون نوجوان بهش گفته با مد حرکت نکنی متحجری‌‌‌‌‌..‌.
ابوصامد رضوان
۳۱ ارديبهشت ۱۸:۲۳
شما هم در آخر به این نتیجه رسیدین که جامعه نقش تربیتی بیشتری نسبت به خانواده داره

اگه در خانواده تربیت نشیم جامعه مارو تربیت می کنه

علت نماز خون شدن من هم جامعه بود 
جامعه ای که من در اون زندگی می کردم و می کنم


پاسخ :

جامعه نقش تربیت کنندگی بیشتر داره اما اگر یکسری باور ها رو از تربیت خانوادگی نداشته باشیم نابود میشیم....
.
نه لزوما ،نمیشه همچین حرفی زد، شاید حتی اندک تربیتی که داشتیم هم از ما بگیره...
.
:)
این برمیگرده به نگاهتون...
ابوصامد رضوان
۰۱ خرداد ۱۰:۰۰
منظورم از اینکه جامعه تربیت می کنه اینه که مارا هر جور که خواست تربیت می کنه

ولی قبول دارم خانواده در تعیین جامعه اطراف ما بی تاثیر نیستند

پاسخ :

الان متوجه منظورتون شدم

خانواده موثرن ، جامعه هم موثره این خودمون هستیم که باید تعادل لازم رو بین تربیت خانوادگی و تربیت جامعه برقرار کنیم...
نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۶:۴۹
سلام :) وقتی پست رو دیدم دلم خواست در مورد یک موضوعی باهاتون حرف بزنم،راستش من چند ماهی میشه که در مورد اسلام دارم مطالعه میکنم،قبلش اعتقادی بهش نداشتم با خوندن قرآن شروع کردم و کم کم اعتقاداتم شکل گرفت،از یه جایی به بعد مدام به مسئله حجاب فکر میکردم،چون راستش حجاب مناسبی نداشتم و چون زیبا دیده شدن برام اهمیت داشت حاضر نبودم واقعیت رو بپذیرم و خودم رو توجیح میکردم!ولی کم کم متوجه شدم اگه بخوام مسلمون باشم باید تسلیم فرمان خدا باشم و خواست خدا اینه که من پوشش مناسبی داشته باشم،من هم تصمیم دارم حجابم رو کامل کنم و خب چادر رو ترجیح میدم ولی هنوز با خانوادم در موردش حرف نزدم،نمیدونم بتونم از پسش بربیام یا نه،نمیدونم تا چه اندازه میتونم در مورد حرف های بقیه صبور و مقاوم باشم فقط میتونم از خدا بخوام برام راحتش کنه،راستش متوجه شدم شما حجاب رو خودتون انتخاب کردید،میشه در موردش یه توضیحی بدید؟الان ازش لذت میبرید؟
چون من دلم نمیخواد بخاطر زیبایی و دیده شدن و این زندگی دنیا،رضایت و لبخند خدا رو از دست بدم و فرمانش رو نادیده بگیرم.
اگه میشه خواهرانه راهنماییم کنید :)

پاسخ :

سلام خواهر :)))
نماز روزه هاتون قبول :)
حقیقتا منم مدت زیادی نیست که قدم برداشتم و راه افتادم در مسیر جست و جوی خدا و مسیر حق...
قرآن خود خود خود معجزه‌ست اصلا...
اسلام راستین رو بشناسین همه‌ی سختی ها رو به جون میخرین تا پایبند بشین و اعتقاداتتون رو شکل بدین.
ورودتون به وادی دغدغه ها رو تبریک میگم,خیلی هم سخت نیست،اتفاقا این دغدغه داشتن شیرینه گاهی:)
فقط فکر کردین یا اقدامی هم انجام دادین !؟
گاهی آدم به یکسری مسائل فکر میکنه اما اقدامی انجام نمیده ، با خودش فکر میکنه و میترسه، حالا که پا گذاشتین تو این مسیر باید بزنین به دل دریا، من شدیدا از عکس العمل خانواده میترسیدم اما وقتی دیدم حق با من هست دیگه ترس آن چنانی ندارم....
نگین حجاب مناسبی نداشتین ، بگین هنوز فلسفه حجاب رو نشناخته بودین:))
این زیبا دیده شدنه یک امر کاملا طبیعی هست و خداوند ما رو از این زیبایی و آراستگی منع نکرده :
((اِنّ اللَه یُحِبِّ الجمالَ و التجمیل و یکره البُؤسَ و التّباؤُسَ؛ خداوند زیبایی و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژولیده نشان دادن ، کراهت دارد))
آدم باید ببینه میخواد تو چشم چه کسی زیبا دیده بشه ، خدا یا بنده خدا !؟
ببینین آراستگی و زیبایی با جلب توجه فرق داره، مثلا من چادر میزارم از طرفی لاک هم میزنم فارغ از بحث گناه بودن لاک ، این لاک زدن نه تنها آراستگی محسوب نمیشه بلکه جلب توجه و گناه هست...
نه،نه، به خودتون تلقین نکنین که مجبورین، سعی کنین واقعا بپذیرینش ، سعی کنین درک کنین واقعا، قبول دارین که هیچ کار خدا بی حکمت نیست دیگه!؟ مثلا من جریان چندین ماه پیش رو الان منتشر کنم و شما اتفاقی بخونین و اتفاقی سوال بپرسین و منم اتفاقی جواب بدم، این حکمته دیگه ،خودش برامون راه رو هموار میکنه(سوء تعبیر نشه، نمیگم من خیلی آدم با فهم شعوری هستم ها نه ، دارم میگم آدم گاهی نیاز داره با کسی که درکش میکنه حرف بزنه:)  ) امر حجاب هم حکمتی داره ، تو همون ایه جلباب هم خدا گفته که امنیت رو فراهم میکنه و واقعا هم امنیت روبه ارمغان میاره...
به نظر شما خدا به حجاب ما نیازی داره!؟سودی به حالش داره!؟مطمئنا خیر،ما به این حجاب نیاز داریم،سعی کنین این نیاز رو درک کنین نه اینکه چون خدا گفته پس من باید به حرفش گوش کنم...
یک موقعی هست خدا گفته عاقا نماز صبح 2 رکعته شما موظفی دو رکعت بخونی و اونجا لزومی نداره نیاز کنی که چرا نماز صبح دو رکعته ولی مسائلی مثل حجاب باید این احساس نیاز رو لمس کنیم...
(عاقا پیشنهاد میکنم برای اولین چادر ساده نگیرین ،جمع کردنش خیلی سخته:/:/یعنی من چادر ساده میزارم قشنگ با چادرم زمین رو جارو میکنم ، قشنگ تر اینکه کار رفتگرها رو انجام میدم😑😑)
اولین باری که رفتم مدرسه جدید چون چادری بودم کسی با من حرف نمیزد، دختره اومد زل زد به چشمام گفت خیلی ازت بدم میاد ،منم برگشتم گفته عه،حس متقابله:)
حتی نیمکت برای نشستن نداشتم ، اونم به جرم چادر داشتن...
ولی دیدن نه انگار نمیتونن حریف من بشن،خصومت رو گذاشتن کنار...
قوی باشین،اصلا بی خیال همه،مگه قراره ما به خاطر دیگران باور هامون رو تغییر بدیم!؟:)
مگه خدا خودش راه رو نشون نداده ،مطمئن باشین کمکتون میکنه((قدم در راه پرخطری گذاشته‌ام ،اما پیش از این گفته‌بود هر مسیری که بروم هوایم را خواهدداشت:أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ))
در مورد نحو چادری شدنم توضیح بدم یا عوامل محیطی همچنان ناسازگار اطرافم!؟:)
دروغ چرا گاهی که خسته میشدم میگفتم اصلا امروز دیگه چادر نمیزارم،اصلا نمی خوام چادر بزارم ، بعد میرفتم تا دم در ، دوباره دلم اروم نمیگرفت کلی پله رو میرفتم و برمیگشتم و چادرم باز رو سرم بود:)
چشم اما حقیقتا در حدی نیستم کسی رو راهنمایی کنم و کوچک تر از این حرفام، آنچه حس کردم شاید کمک کننده باشه رو میگم حتما ،نمیدونم مفید بوده یا خیر:)
عاقا باور کنین چادری ها خیلی هم باکلاسن:)))
(اعتراف میکنم من تا مدت ها فکر میکردم شما پسرین:/:/ )

.

شرمنده یک مقدار طولانی شد

نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۷:۵۱
چرا فکر میکردین پسرم؟ :)
چقدر حرفاتون خوب بودن،خیلی ممنونم،راستش یه اقدام کوچیک داشتم و یه چادر دانشجویی خریدم :) خیلی هم دوستش دارم...راستش من حرفاتون رو قبول دارم چون قبلا خیلی درگیر زیبایی ظاهر بودم ولی الان خیلی برام کمرنگ شده و چیزای دیگه ای برام ارزشمند شدن،باور دارم ک حجاب برای خودم خوبه و حتی بخاطر لذت بردن خودمه،بخاطر همینم تمام سعیم رو میکنم نسبت به این قضیه مغرور نشم :)
احتمالا تا چند روز دیگه با خانوادم در موردش صحبت کنم،چون نمیخام به شیطان اجازه بدم منصرفم کنه :) فکر میکنم تصمیم درستیه :)

پاسخ :

من خودم هنوز شوکه شدم،یعنی اگر در مورد چادر چیزی نمیگفتین همچنان فکر میکردم شما پسر هستین:)
شما لطف دارین:)
چادر دانشجویی خوش فرمه :)
ان‌شاء الله مبارک باشه و با دلخوش ازش استفاده کنین
گلاب یک مدت برای پوشش خیلی سوال میپرسید،بهش گفتم هر ممنوعه ای رو که زیر پا بزاری باعث جذابیت میشه ، اینکه شما تو یک فضای بسته مثلا خونه یک نفر هی به موهاتون که از شال بیرون زده نگاه کنه بالاخره باعث میشه معذب بشین اما تو جامعه ممکنه متوجه نگاه ها نشیم پس همون بهتر که ممنوعه ها رو تا ابد ممنوعه نگه داریم:)
غرور یا شاید هم حیا  ،چادر گذاشتن تبعات خوبی هم داره ، اگر درکش کنین ،عفت و حیا رو با خودش به دنبال داره، اصلا به آدم مقبولیت میده :)
نترسین دو حالت بیشتر نداره یا موافقن که هیچ یا مخالفن و شما باید متقاعدشون کنین قول میدم خارج از این دو حالت نیست:)
به قلبتون رجوع کنین،به ایه های قران، آرامش داشتین یعنی کارتون درسته درسته:)
نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۷:۵۴
راستی ببخشید یادم رفت بگم،نماز و روزه های شماهم قبول،برای نبات هم دعا کنید :)

پاسخ :

:)
من در بستر بیماری پرتاب شدم خواهر، دکتر گفتن روزه ممنوع :)
چشم ،محتاجیم به دعا 
نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۷:۵۷
اگه میشه در مورد جفتش بگید هم نحو چادری شدنتون و هم عوامل ناسازگار :)

پاسخ :

مادر من چادری بود، اما سایر اعضای خانواده زیاد به معقوله حجاب و محرم و نامحرم اهمیتی نمیدن...
یعنی میشه گفت مثلا دست دادن به نامحرم یک امر عادی محسوب میشه
به سن تکلیف که رسیدم خیلی مقلد بودم، اون موقع یادمه هدبند میذاشتم،بعد همه با این هدبند گذاشتن من مشکل داشتن،حتی مامان... 
اون موقع از  این گیره های طرح داره بزرگ مد شده بود و ارایش غلیظ..
بعد هرچی فکر کردم دیدم نه واقعا من آدم این نوع پوشش نیستم...
ترجیحم رفت به انتخاب چادر...
چادر میذاشتم و البته خیلی هم مورد تمسخر بودم...
کم کم دیدن من کوتاه نمیام ، خودشون کنار اومدن با این قضیه (البته به این آسونی ها هم نبوده و نیست)
نامحرم ها یادگرفتن که نباید به من دست بدن ، فهمیدن چنین اجازه ای ندارن...
اما به همه نشون دادم که به خاطر این چادری  بودن دلیلی نداره از دنیا عقب باشم، حتی پیش اومده بود ساعت ها در مورد مسائل ورزشی و فمنیستی و سیاسی باهاشون بحث کنم و همه یک حساب ویژه ای برای من باز کرده بودن...
تا یک جایی به حجابی که منشأش تقلید بود ادامه دادم اما تقلید کافی نیست،باورش کردم،دارم فلسفه حجاب رو درک میکنم ، پوشش داشتن رو دیگه مقلد نیستم ، میفهمم ورایی حجاب رو:)
کسی نگفت باید حتما چادر بزارم ، نمونه بارز هم گلاب ، انتخاب کرده که مانتویی باشه...
.
عوامل ناسازگار همیشه بوده و هست و خواهد بود در هر زمینه ای ...
نمونه بارز اقوام و دوستان....
مخالفان زیادی داشتم و دارم اما خدای بزرگی هم دارم ،قبلا برای یک نفر یک متن نوشته بودم،شما هم بخونین بد نیست:

و آنگاه که او به کعبه میرود و بت ها را میشکند
از جانب مردم منفور میشود و نزد خداوند محبوب
شاید تو ابراهیم نیستی ولی چو ابراهیم بنده همان خدایی
بشکن ولی فقط برای خدا
و ایستادگی کن باز هم برای خدا
و اگر در چشم مردمان محبوب نبودی، بدان خدایی هست که ناظر به اعمال توست.
همان که یوسف را از قعر چاه به حکومت رساند، قدرت ندارند زندگی به ظاهر هم ریخته ات را سامان دهد؟؟
همان که در دل دریا برای موسی راهی ساخت، نمی تواند در سردرگمی زندگیت راهی نشان دهد؟؟
و همان که یونس را در دل نهنگ نگاه داشت، تو را در این زندگی حفظ نمیکند؟؟
پس بخوان نامش را، بخوان و به او اطمینان داشته باش، همانا او امید ناامیدان و یاری رسان بی یاوران و مدافع بی دفاعان و خلاصه خدای آدمیان است.
نهراس که اگر در چاه نشسته ای، حکومتی در راه است...
اگر اطمینان کردی به خدا و در جاده زندگی به بن بست دریا رسیدی، اندوهگین مباش که خودش چاره ساز مشکلات است...
برای تو صبری چو ایوب و امیدی چو بازگشت یوسف به یعقوب و عاقبت عیسی را آرزو میکنم.

نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۸:۰۹
مادرم کلا دوست داره من به مد روز لباس بپوشم،قبلا با این قضیه مشکلی نداشتم ولی الان واقعا نمیتونم بپذیرم،مثلا ازم میخواد لباس کوتاه زیر مانتو جلو باز بپوشم و اعتقادش اینه همه این مدلی لباس میپوشن و خب قشنگه ولی یه مدته بیرون نمیرم چون معذبم و میخام دفعه دیگه حتما با چادر بیرون برم،متاسفانه دوست داشتم به بهانه ی شب های قدر برم مسجد و شروعش از اونجا باشه ک دیگه نمیتونم،پدرمم کلا نظرشو تحمیل نمیکنه و مطمعنم موافقت میکنه :)

پاسخ :

اطرافیانتون کسی چادری نیست ،مگه نه !؟
چادر به هیچ وجه شما رو از مد روز عقب نمیندازه:)
نمیتونین قانعش کنین!؟
چادر سر کردن عقب ماندگی نیست....
هرکسی چادره داره متحجر نیست...
یک چیزهایی گفتنش درست نیست اما میگم ، من چادر میزارم اما روسری هایی که انتخاب میکنم معمولا مارک هستن،کیف و کفشام بالغ بر نود درصد موارد برند هستن ، دلیلی نداره چون چادری ام نباید مارک بپوشم،نباید شیک باشم...
رفته بودیم مهمونی ، بعد دخترشون اومد هی به ما نگاه میکرد و با تعجب می گفت وای باور نمیشه اینا لباسشون این مدلی باشه،وای باورم نمیشه اینا این وسایل رو داشته باشن...
به خدا چادر محدودیت نداره،فقط باعث میشه رفتار بقیه محترمانه تر بشه و صد البته رفتار شما بره زیر ذره بین...
شما نیت کنین ان‌شاء الله امداد غیبی هم خواهد رسید
همین که پدرتون راضی و موافقن پوئن مثبتی محسوب میشه دیگه 
نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۱۸:۱۰
ان شالله که خدا به شما سلامتی بده :)

پاسخ :

ان‌شاء الله ، همچنین:))
نباتِ خدا
۰۳ خرداد ۲۲:۱۹
میدونید چیه،مامان من خودش چادریه و اصلا هم اهل آرایش و این چیزا نیست،ولی کلا هر دو خانواده پدری و مادری،به اجبار انگار چادری شدن آرایش غلیظ می کنند،یک جاهایی خاصی چادر میپوشن،مثلا تو مهمونی ها و عروسی های مختلط حجاب مناسبی ندارن...ولی خب من دوست دارم وقتی انتخابش میکنم همیشه باهام باشه و خب دوست ندارم در کنارش آرایش کنم یا تو مهمونی ها جور متفاوتی باشم...

پاسخ :

من یکی از خانواده هامون چادرین ،  یکی به نسبت اپن مایند....
:)
پس به این باور برسین...
به باورش نرسین خسته میشین....
مطالعه کردین در این زمینه!؟ قانع شدین؟؟
من بهش گفتم بیا بحث کنیم،میتونی متقاعدم کنی ارایش کنم !؟
باید دلیل حجاب داشتن رو برای خودتون روشن کنین که پاتون نلغزه
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۰۶
بله توی تصمیمم شک ندارم،دوست دارم زود تر به خانوادم بگم :)راستش یه حس خوبی دارم،از خدا خواستم برام راحتش کنه،شما هم دعا کنید از پسش بربیام :)

پاسخ :

خدا رو شکر:)
سعی کنین اونقدر مصمم باشین که بقیه رو هم همراه کنین:)
حس خوبتون مستدام:)))
چشم،چشم،محتاجیم به دعا
با خانواده صحبت کردین به من خبر بدین ها، منتظر خبرهای خوبتون هستم:)
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۱۸
حتما خبر میرم،اولین نفر اصلا به شما خبر میرم،واقعا ازتون ممنونم،خیلی با حرفاتون بهم کمک کردید،آروم تر شدم و دیگه نمیخوام اجازه بدم دچار تردیو بشم:)) درست می گقتین خدا به موقع یه نشونه تو مسیرم قرار داد تا من پست شما رو بخونم :))

پاسخ :

ان‌شاء الله:)
من منتظرتون هستما
خداروشکر که ارامش مهمون قلبتون شده 
دچار تردید نمیشین ان‌شاء الله
پست من!؟:))))
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۲۴
بله،معذرت میخوام :)♡

پاسخ :

نه این چه حرفیه می خواستم کامل،کامل توضیح بدم ❤️❤️
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۲۸
خیلی ممنونم از لطفتون،خیلی خواهرانه بهم کمک می کنید :)

پاسخ :

:))
امیدوارم واقعا موثر بوده باشم:)
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۳۹
حتما همینطوره :)♡

پاسخ :

ان‌شاء الله:)))
نباتِ خدا
۰۴ خرداد ۰۳:۵۳
بله همین پست دیگه،اتفاقی دیدمش :)

پاسخ :

:))))
 فکر نمیکردم پست هام مفید باشن:)
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
او کیست؟؟
یک نفر که از خودش رفته!


پ. ن: داره قوی تر از قبل برمیگرده