روزمره نویسی با لبخند عمیق

*کاش میشد به امروز تافت بزنم و همینجا متوقفش کنم.
*اولین دقایق دیشب، کامنتم برای یک پست جواب داده شده، محتوای پست از این قرار بود که نویسنده از دوستان در خواست کرده بودن اگر مبهم مظلوم! رو پیدا کردین کت بسته تحویل این بزرگوار بدین.
*چند نفری هم از دنبال کننده های وبلاگ قبلی جویای حالم شدن و کامنتشون یک انرژی مثبت خیلی خوبی داشت، ممنون واقعا:))
*قسمت مهم ماجرا هم این بود که بالاخره طلسم شکسته شد و با مری گیبس عزیز صحبت کردم،حالا نمیدونم الان چه تصویری از من تو ذهنش متصور شده.
*لازم به ذکره که چند باری هم شاکی بود که چرا اینقدر تند حرف میزنم. 
*محمدرضا میثاقی رو وقتی تند حرف میزنه دیدین، وقتی هیجان زده بشم همون قدر سریع حرف میزنم، شایدم یک چیزی فراتر!

*همکاری ناسا گونه ام با دره ی عزیز رو یادم رفت بگم:))

۱۵ نظر
قله (:
۱۶ اسفند ۱۴:۳۵
میثاقی‌،باز شدم دره؟🔫😒

🤓💙

پاسخ :

گفته باشم نفر بعدی تویی ، خودت رو آماده کن:) 
دره خوب نیست🤔🤔
کوهپایه خوبه ؟؟

😂😂❤️❤️
Red man ®®
۱۶ اسفند ۱۴:۵۲
تافت خوب نیست آدم ریزش مو میگیره😤
عه پس خیلی خوبه:))آخه میثاقی تند حرف میزنه جذاب تر میشه:))فردوسی پور هم همینجور

پاسخ :

ریزش مو:)))))
:/:/:/
میثاقی و فردوسی پور تند حرف میزنن شما متوجه میشین ، من گاهی اینقدر تند حرف میزنم خودمم متوجه نمیشم
:) لبخند
۱۶ اسفند ۱۵:۱۹
...

پاسخ :

بله به این بزرگوار هم کامنت دادم جوابی ندادن😒😒
بنفش 💜
۱۶ اسفند ۱۵:۳۰
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
***** **** *

*** **** ***** ***** *** *** ***** **** * *** **** ** ***** *** ** **

پاسخ :

:)))))  
:) لبخند
۱۶ اسفند ۱۷:۱۳
ب من ندادی

پاسخ :

لاله😳😳
الان رفتم چک کردم
چرا دیگه برای تو پیام فرستادم
:) لبخند
۱۶ اسفند ۱۷:۲۴
 ن والا کامنت نداری

پاسخ :

😳😳
پیام فرستادم به گوشیت
نیومده یعنی🤔🤔
:) لبخند
۱۶ اسفند ۱۷:۲۹
اها اون اومد

پاسخ :

:) 
Boshra _p
۱۶ اسفند ۲۰:۵۶
عالییییییییییییییییییییییییییییییییی هستی تو همزااااااااااااااااااااااااااااادکم :)

حسم بهم میگه حتی دعوا کردن با تو هم خیلی حال میده :)
نه؟؟

پاسخ :

ما هیچ ما ذوق مرگ ما غش :) 

نمیدونم حقیقتا، معمولا حالت جدی ندارم، با خنده و شوخی مشکلاتم رو حل میکنم.
مثلا یکبار وسط دعوای شدید برگشتم خیلی جدی به طرف گفتم:از این به بعد بلوز مشکی بپوش، بهت میاد.
اینقدر خندید نمیتونست حرف بزنه:)))

دختر روشنا :)
۱۶ اسفند ۲۱:۲۵
خودتی ؟ واقعا خودتی ؟
من چرا فکرم رفتی ؟ هر چی وب داشتم ازت پاک کر بودی ؟ چه جوری اخه ؟ 

پاسخ :

:)))
سلام
حال شما خوبه
بله بله
من فکر کردم منو شناختی که وبلاگ رو دنبال کردی:)
وبلاگ های قبل رو حذف کردم:)
دختر روشنا :)
۱۶ اسفند ۲۱:۲۹
 من ؟
دنبال که بودی قبلا ! مگه این همونا نیست ؟ جد الخالق :!
به هر حال خوش اومدی 

پاسخ :

بله
نه11اسفند این وبلاگ رو دنبال کردی
نه:) 
ممنون ، ممنون
Boshra _p
۱۶ اسفند ۲۲:۱۸
واااای روشنااااااااااااااااااااااااااااااا تو ام مثل من یافتی اش :)
بیا تنبیهش کنیم بیگدار نره وگرنه اینبار خودم پا میشم میرم یکی میخوابونم صورتش یاد بگیره آدم همزادشو بی خبر ول نمیکنه بره :/

ماچ میخوابونم فقط هااا فکر بد نکنی :)))

پاسخ :

😬😬
لیوان نمیکند اثر،یک پارچ گل گاو زبون بیارین لطفا
شاعر میفرماید:نفس عمیق هما جان،نفس عمیق
بچه به این مظلومی ،دلتون میاد منو تنبیه کنین اصلا:(
Boshra _p
۱۶ اسفند ۲۲:۵۰
چون تویی:
عفو، اعدام لازم نیست!

پاسخ :

❤️❤️
حالا که بخشیده شدم وقت انتقامه،زنده دستگیرش کنین😎😎
Boshra _p
۱۶ اسفند ۲۲:۵۷
بهع!

کم نیاریاااا

پاسخ :

😁😁


دیگه مجبورم از حقوق خود مظلومم دفاع کنم دیگه
Boshra _p
۱۶ اسفند ۲۳:۰۵
اسمتو از مبهم به مجبور تغییر بده :/

پاسخ :

🤔🤔پیشنهاد جالبیه
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
او کیست؟؟
یک نفر که از خودش رفته!


پ. ن: داره قوی تر از قبل برمیگرده